دیکشنری
داستان آبیدیک
that is a
ðæt ɪz ʌ
فارسی
1
عمومی
::
همیناست، همین بود
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
THAT BRINGS ME TO THE POINT
THAT BURNS ME
THAT BUSINESS DOES N
THAT CITY LIES IN RU
THAT DEPENDS
THAT DOES IT
THAT FAR
THAT FAUIT WILL RIGH
THAT FRUIT PACKS EAS
THAT HAT DOES NOT BE
THAT I SNOT IN KEEPI
THAT IN NOTHING TO M
THAT INSULT
THAT IS
THAT IS RIGHT
THAT IS A
THAT IS A GOOD IDEA
THAT IS A MATTER OF
THAT IS A THING
THAT IS A TO OUR PUR
THAT IS ABOUT THE SI
THAT IS AN OFFENCES
THAT IS BEYOND MY DU
THAT IS HIS LOOK
THAT IS IT
THAT IS MY BOOK
THAT IS NO BED OF RO
THAT IS NO GREAT WOR
THAT IS NO NEW
THAT IS NOT FAIR
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید